فوت خالوژن آفتاو

فوت خالوژن آفتاو

هوا هوای زمستانی بود،برف های خوش خط و خال کم کم کوههای قامت برافراشته روستا را کفن پوش می کردند این سردی هوا و سفیدی کوهها همزمان بود با اولین روزهای فصل زمستان و آخرین روزهای فصل زندگی دنیایی مادری دیگر از نسل زحمت و رنج و تلاش مادری که سال های مدیدی این سردی و سفیدی را با گوشت پوست و استخوان خود لمس کرده بود.مادری که همراه این ناملایمات، رنجِ رنجدیدگان اطرافش راهم تحمل میکرد و به دوش می کشید، در پنجمین روز ازاولین ماه آخرین فصل سال 1399 هجری شمسی برابر با پنجم به فرانبار(ئارگا)سال 2720 کوردی در شامگاه پنج شنبه خبر رسید که خالوژن آفتاو«آفتاب» سفر کرد به سوی معبود خویش.

 «انالله واناالیه راجعون»

خالوژن آفتاو فرزند مرحوم ولوخان(ولدخان) و مرحوم صافیه بودند همسرایشان خالوحه مایز(محمدعزیز) فرزند رجب بودند.ایشان مادر آقایان عزت همسر سرگل ،طاهر همسر کژال که برادرزاده خالوژن آفتاو است، منصور همسر ادیبه و ناصر همسر لیلابودند. فرزندان اناث این مرحومه هم به ترتیب طلعت همسر مرحوم انورفرزند محمد سعید پیاب، ماه جمین همسرمرحوم طاهرفرزندعبدالله عبدالله زاده و ملیحه همسرغفورفرزند عباس ولدبیگی هستند.

خالوژن آفتاو برادرمرحومان علی مرادی ومحمد سعید مرادی وخواهر مرحوم مهتاب مرادی بودند.

این وبگاه ضمن عرض تسلیت به بازماندگان این مرحوم از یزدان بی همتا غفران واسعه را برای ایشات طلب می نماید.

 ٱللَّٰهُمَّ إِنْ كَانَ مُحْسِنهََ فَزِدْ فِي إِحَسَانِهِ وَإِنْ كَانَ مُسِيئهِِ فَتَجَاوَزْ عَنْهُ.

فوت کاک مهدی پیاب

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

رحیل بانگ برآورد که خبری در راه است خبرها نرسید و رسیده جانکاه بودند و حزن انگیز ، این حزن و ماتم به دو دلیل بود هم یاد آور کننده غم جانکاهی دیگر و هم خبر مرتبط با فردی که محبت و صمیمیتش در دل همه ی دوستان  و آشنایان لانه کرده بود ، گفتندزخمی شده، دست بر دعا برداشتیم که آن حکیم دادور با دعایمان لایُردُ قَضا را مستجاب نماید اما قدر الله اِبرامتر از آن بود که با دعای ما مفتاح گردد، عصر روزچهارشنبه بود نزدیک غروب خبر آوردن که  یار شیرین سخن همراه با کجاوه عروسش برای همیشه از این دنیای فانی غروبشان طلوع نموده است. باشنیدن این طلوعِ غروب زندگی شیرین سخنِ محفل دوستان و عروس تازه به خانه بخت رفته اش غم و ماتمی بردل لانه کرد .که فقط کلام آرامبخش الله می توانست آن را تسکین دهد. انا لله و انا الیه راجعون

کاک مهدی عزیز به همراه عروس و برادر عروسش به سوی معبود خویش پرواز نمودند ، پرواز نمودند تا خبر هست و نیست ما را به برادران عزیزش شهید عطا الله ،کاک انور و کاک هادی  برساند.پرواز نمود تا دوباره با پدر بزرگوار ومادر زحمکتشش لالو خلیفه حه مه سعید و دیی مینا دیداری تازه کند و خبر دگرگونی روستای نوریاو را برای آن ها ببرد.

کاک مهدی فرزند خلیفه محمد سعید و دیی مینا که آخرین فرزند آن مرحومان بود. است کاک مهدی فرهنگی بازنشسته همسرخانم مستوره نعمتی.فرزندمرحومان  آقای شیخ نجم الدین نعمتی و خانم .........از اهالی محترم روستای نروی که دایی و زن دایی کاک مهدی  نیزهستند می باشد.

مرحوم کاک مهدی پدر آقایان احسان اشکان و یوسف می باشد.

کاک مهدی بردار شهید عطا الله .مرحوم کاک انور و مرحوم کاک هادی و کاک سعدی می باشد.

مرحوم کاک مهدی در عصر روز چهارشنبه بیست و ششم شهریور ماه 1399 برای همیشه ایام با کاروانیان این دنیا خدا حافظی نمود.

لازم به ذکر است که ایشان به همراه عروسش شادیه حسینی هورامانی  و بردار عروسش آقای امیر حسینی هورامانی فرزندان آقای ...........وخانم ...............از اهالی محترم  سرپیر.هورامان تخت که در این سفر همراه هم بودند ندای حق را لبیک گفتن.قابل توجه اینکه عروس ایشان هنوز از مراسم عروسیش یک هفته ایی بیشتر نگذشته بود که به این مصیبت و قدر الهی دچار گردیدند.

این وبلاگ ضمن ابراز همدردی با خانواده های  آن مرحومان  از آن خدای یکتا خواهان است که روح کاک مهدی و همراه ایشان را قرین رحمتش نماید و با شهدا و صلحا محشورشان کند. آمین یا رب العالمین.

ویروس کرونا یا به عبارتی کووید 19

گاهی آدمی رفتارهای ازاو سر میزند انگار قدرتی لامتناهی و شکست ناپذیر دارد،به گونه ای که دچار سرمست غرور وخودبزرگ بینی می شود،برهمه عالم وآدم فخر می فروشد.وفراموش می کندکه خالقی دارد همانطور که اورا خلق نموده است همانگونه نیز توانایی نابودی و به زیر کشیدن آن را دارد،همانطور که به او مجال این همه فخر و رشد و ترقی داده همانطور هم توانایی گرفتن هرآنچه که به او داده است را دارد.در این زمینه به دو آیه از قرآن حکیم اشاره خواهم نمود.

1-(ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ( 14 المومنون))

2-(إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ(82 یاسین)).

دراین ایامی که مشغول نگارش این پُست وبلاگ هستم تقریبا نزدیک به نه ماه ازتولد ویروسی می گذرد که کل دنیا را متحیر و شگفت زده نموده و همه را به استیصال کشانده است.این ویروس که از شهر ووهان چین سر برآورد و منتشر گردید در کمتر از سه ماه مهمان همه مردم جهان گردید.به گونه ایی که کل سیستم مراودات و داد و ستد و ارتباطات جهان را مختل و دگرگون نمود.و البته عده ایی هم، چه با مبتلا شدن به آن و چه در حین درمان مبتلایان به آن جان خودرا از دست دادند.

گمانه زنی ها درباره این بیماری به وفور در طی این زمان در محافل مجازی و حقیقی بیان گردیده و شنیده شده که هرکسی از ظن خود شد یار من.والبته  غیر از عده معدودی هیچ کدام از درون من نچستن اسرار من.و متاسفانه شخصیت های تاثیر گذار اجتماعی فراوانی راهم بواسطه دچار شدن به این بیماری از دست دادیم که از آن جمله می توان به دکتر مصطفی خرمدل که با صفای خود خرمی به دل ها می داد و دکتر فریبرز رئیس دانا که بافراست خود دانایی اقتصادی مارا فربه میکرد را می توان نام برد.وچه بسا افرادی دیگر که بنده از عروج آنها خبر ندارم.

مشخصه و عامل اصلی این بیماری: ویروسی است که از غضروف و ساختاری ساده و ژلاتینی تشکیل شده که درخارج از محیط ناسازگار با او، حداکثر 24 ساعت زنده می ماند اما با ورود به بدن موجود زنده و محیط سارگار با اودر کمتر از یک هفته فرد را روانه بیمارستان و مراکز درمانی می کند.

پیشگیری: این شعار دائمی بهداشت و درمان، بهترین و موئثرترین راه درمان است، پیشگیری با استفاده از ماسک ،رعایت فاصله فیزیکی، شست وشوی مرتب دست ها باآب وصابون.

 

 

فوت (دی رابی) رابعه عنایتی

تومار زندگی آدمیان از روزی که در لوح محفوظ نگاشته می شود بدون هیچ کم و  کاستی مشیت الهی بروقوع آن تعلق می گیرد.مگر در مواقعی که باز از سنن الهی است.از آن خط و مشی و برنامه عدول نماید

در آغازین روزهای فصل تابستان که گرمای آن یادآوری گرمی و محبت مردمان ایام گذشته است مادری از جنس تلاش و امید و زحمت و کوشش از میان ما سفر کرد و به سرای همیشه باقی پیوست.بله  درسپیده دم روز دوشنبه دوم خردادماه سال یکهزار وسیصد ونود ونه که شروع آخرین تابستان قرن اخیر بود مصادف است با پایان زندگی مادری زحمت کش به نام رابعه عنایتی از دیار تلاشگران و سرد وگرم چشیدگان روزگار نوریاب.

داده رابی فرزند مرحوم میرزا محمد علی و مرحومه سلما و خواهر مرحومه نهیه بنفشی همسر عزت بنفشی وهمسر مرحوم عثمان امینی قرزند امین می باشد.

فرزندان ذکور این مرحومه به ترتیب امین همسرسعدیه امینی پور فرزند عزت ،مظفرهمسر زینب ولدبیگی فرزندمحمدامین و جهانگیرهمسرمریم قیطولی فرزند.......ازاهالی دره بیان  وفرزندان اناث ایشان.به ترتیب طوبی همسر مرحوم محمدرشید ولدبیگی فرزند فرج ،شوکت همسر توفیق شکری فرزند محمد.شیرین همسراقبال سلیمی فرزنذ سلیم ،گلنما همسر رفعت امینی فرزند سیدعلی،فرخنده همسر بکر قادری فرزند میرزا وآخرین فرزند دختر ایشان مرحومه پروین همسر مرحوم معتصم فارسی فرزند امین که هشت ماه قبل ازاین تاریخ دراثر تصادف به همراه یارو شریک زندگیش به جوار حق شتافتند. می باشند.

داده رابی نزدیک به یک قرن چند سال کم ایام زندگی را به سر می بردند که متاسفانه در دهه اخیر زندگیش براثر بیماری(سکته ) زمین گیر شدند و فرزندان ایشان مانند پروانه دور شمع وجودش پر می زدند.وتا واپسین لحظات زندگیش لحظه ایی از کنارش دور نمی شدند.

این وبگاه ضمن تسلیم وزضایت به مشیت الهی از خدای بزرگ رحمت واسعه وبهشت برین برای ایشان و صبر و شکیبایی وتسلیت به فرزندان بزرگوارش را طلب می نماید.

چرا؟.........

چرا با یک دوست راحت صحبت می کنیم ولی با پدر و مادر یا حتی با خواهر و برادر نمی توانیم به راحتی صحبت کنیم؟

یکی از معضلات اصلی برای خانواده ها نحوه برخورد و ارتباط برقرار کردن با جوانان و نوجوانان خود می باشد.

اولین و مهمترین مساله این است که پدر و مادر فکر می کنند که برقرار کردن رابطه دوستی با فرزندان مشکل می باشد، در صورتی که اگر پدر و مادر کمی حوصله به خرج دهند و صبوری کنند و با آرامش به حرفهای بچه هایشان گوش دهند مسلما خیلی  از گره هایی که  بایستی با دندان باز شود را با دست باز می کنند. وقتی جوانان احساس امنیت کنند می توانند با پدر و مادر خود صحبت کنند بدون اینکه ترسی از طرد شدن، مورد ضرب و شتم قرار گرفتن، مورد تحقیر قرار گرفتن و مورد مقایسه قرار گرفتن داشته باشند. در این صورت آن جوان یا نوجوان، پدر و مادر خود را محرم اسرار دانسته و ارتباط خوبی بر قرارمی کند. البته این اولین و اساسی ترین  قدم است.

 

یک مثال واضح این که خود ما چرا با یک دوست راحت صحبت می کنیم ولی با پدر و مادر یا حتی با خواهر و برادر نمی توانیم به راحتی صحبت کنیم؟ چون یک دوست فقط به حرفهای ما گوش می دهد و درنهایت برای این که ما را آرام کند، همدردی می کند و حتی یک راهکار هم جلوی پای ما می گذارد، چه درست و چه نا خواسته غلط. ولی پدر و مادرها به محض اینکه بچه صحبت می کند چون نگران هستند که به نوعی از دستش بدهند شروع به گفتن حرفهای تحریک آمیز می کنند، البته ناخواسته و نمی دانند که این حرف ها فاصله ها را بیشتر می کند و بچه برای اینکه جایگاه خود را درخانه از دست ندهد ومورد سرزنش قرار نگیرد، ترجیح می دهد با همان دوست راحت باشد ودردودل کند، به همین راحتی!!.

اما راهکارهایی کاربردی برای حل این مساله و دوستی عمیق با فرزندان:

 

  1. اولین راهکاراین که اگر توانستید تحمل کرده و با آرامش به حرفهایشان گوش کرده بدون اینکه خود را در جایگاه پدر یا مادر بدانید، بلکه خود را یک دوست صمیمی و هم سن و سال او بدانید و راهنمایی اش کنید. بدون اینکه ترسی داشته باشید اولین قدم و بزرگترین قدم را برداشته اید.

  2. فرزندان خود را همان طوری که هستند بپذیرید، بدون مقایسه  با فرزندان دیگران، اگر می خواهید واقعا آنها را از دست ندهید.

  3. علاقه خودمان را به صورت جملاتی شیرین اما نه چرب زبانی و شیوه های غیر کلامی محبت آمیز و عملی به فرزندمان ابراز کنیم.عزیزم تو عشق من هستی!! 

  4. با جوانان و نوجوانان به زبان دل آنها و مناسب با زمان زندگی آنها سخن بگوییم، درقالب احترام وتشویق در فرزندانمان ایجاد امنیت روانی و انگیزه مثبت کنیم.

  5. فاصله روحی خود را با دردودل کردن و تعریف خاطرات کودکی با فرزندان تان کم کنید و با این کار رشد معنوی را در آنها تقویت کنید.

  6. اشتباهات فرزندان خود را با بزرگواری بدون پرده دری و ایجاد جسارت در آنها رفع نمایید.

  7. به صورت دستوری با آنها صحبت نکنیم و نام فرزند خود را با احترام به ویژه در حضور دیگران صدا کنیم.

  8. دادن هدیه های کوچک به بهانه مناسبت های مختلف به صورتی که آنها را پر توقع نسازد و برای هر کار کوچکی از شما انتظار پاداش و جایزه نداشته باشند.

  9. ایجاد حس مسئولیت و اعتماد به نفس در فرزندان با تعیین وظایف درخانواده و دادن یک حس مالکیت به آنها.

  10. نسبت به دوستان فرزند خود حساسیت و شناخت بالایی داشته باشید، زیرا گرایش او بر پذیرش شما در گروه همسالان و مشابهت آنان از عوامل اصلی تربیت نوجوانان و جوانان است و این کار وقتی آسان می شود که با فرزندانمان دوست باشیم که مطمئنا به دوستان آنها نیزمی توانیم نزدیک شویم. 

  11. اهمیت جایگاه فرزندتان را در خانواده به اوتفهیم کنید که در حفظ و رشد شخصیت خود کوشا باشد.

  12. توقعات و انتظارات خود را به صورت دقیق و در حد توان و با محبت برایشان توضیح دهید.

  13. در مواقع انتقاد، شخصیت او را زیر سوال نبرده بلکه حداقل از چند خوبی او تعریف کرده و سپس عمل ناپسند او را انتقاد کنید.

  14. درمقاطع دشوار سعی کنید کنارش باشید و با اواحساس همدردی کنید، امابه او بفهمانید کاری که شما انجام داده اید وظیفه او بوده و عادت نکند.

  15. در آخر فرزندانمان را با سختی و محرومیت آشنا کنیم تا دارای روحیه ای قوی و محکم شوند.

با دقت این راهکارها را مطالعه کرده، بپذیرید و انجام دهید. مطمئن باشید گاهی صمیمیت و مهربانی به موقع شر را به خیر تبدیل کرده و دردسرهای آینده ی فرزند شما برایتان از بین خواهد رفت. 

منبع"seemorgh.com/health

فوت نعمت ولدبیگی

سریال زندگی همچنان در حال پخش قسمت های آن است و با پخش هرقسمتی از آن بعضی از بازیگران نقش آن ها هم خاتمه می باید و از صفحه نمایش خارج می گردند.

کاروان زندگی با همان آهنگی که سالهای سال است شروع نموده همچنان به پیش می راند و آهنگ خود را می نوازد.اینک که بعد از مدتی فاصله با وبلاگ در خدمت شما هستم .با خداحافظی یکی دیگر از مسافران کاروان زندگی مواجه شدیم که به راستی دردی سنگین و غمی جانکاه بود.بله در سبیده دم روز دوشنبه مورخ بیست و ششم خردادماه خبر این وداع در سطح روستا پخش و نشر گردید. کاک نعمت که هنوز در واپسین روزهای جوانی خود بود متاسفانه دچار تومور مغزی گردید و اجل مهلتش نداد و به کاروان بی بازگشت پیوست و از جمع یارانش جدا گردید.

کاک نعمت فرزند مرحومان عبدالرحمن ولدبیگی فرزند کهزاد ودِی زه ری(ماه زر) قادری فرزند عباس که چندی پیش به رحمت ایزدی رفته بودند می باشد.

 برادران کاک نعمت آقایان ظهراب،حبیب الله،بهرام و فاروق و خواهران ایشان:ثریا همسر شریف امینی و مریم همسر حبیب الله ولدبیگی فرزندسیدعلی می باشند

همسر کاک نعمت خانم ژیلا قادری فرزند سان احمد قادری فرزند مرحوم صالح که دایی مرحوم کاک نعمت هستند می باشد.

از کاک نعمت دویادگاربه نام های محمد و هاوری به جایی مانده است.

مدیریت وبلاگ ضمن رضایت به مشیت الهی از خدای بزرگ غفران برای ایشان و صبوری تحمل این هجرت را برای خانواده عزیز و محترمش خواسته و خواهان است.

                                             انا لله و انا الیه راجعون

 

آغاز فعالیت دوباره

 

با سلام و عرض ادب خدمت خوانندگان گرامی و با عرض پوزش خدمت شما سروران بابت تاخیر طولانی در بروز رسانی وبلاگ.

از خدای بزرگ ومنان می خواهم که توفیق دهد تا بتوانم این بار بدون توقف تا زمانی که اجل مهلت دهد مطالبی را خدمت شما خوانندگان عزیز ارائه دهم.

انشاءالله و من الله التوفیق

فوت کاک میرزا

در آخرین روزهای فصل زمستان سرد و غمگین که می رفت به بهار سبز و رنگین وصل شود ، کسی دیگر از تبار زحمت و رنج و مشقت از کاروان زندگی پیاده شد و به سرای همیشگی که مقصد این مسافران است. عزم سفر نمود و با کاروانیان وداع نمود.بله کاک میرزا که کمتر از یک دهه پیش زیارت مکه مکرمه را به جا آورد در تاریخ شانزدهم اسفندماه یکهزار و سیصد و نود هفت چشم از جهان هزار و یک رنگ دنیا بست تا چشمانش به سرای یکرنگی و سرور بهشت برین شاد نماید.

کاک میرزا پدرش عزیز پسر رضا و مادرش کوفه فرزند عبدالرحمن می باشد. از کاک میرزا سه تا دختر و چهار تا پسر به یادگار مانده است که به ترتیب دختران 1-مهین همسر اردشیر فرزند محمدرشید. 2-نخشین همسر مختار فرزند ابوبکر .3- نرمین همسر جلیل فرزند محمود و پسران ایشان به ترتیب 1- حمید 2- امید 3- آزاد و چهارمی استاد فرزاد مکانیک می باشند.همسر کاک میرزا نسرین فرزند حسن اهل دوریسان  که با نامادری کاک میرزا داده امنه همسر مامو عزیز خواهر می باشند است.

کاک میرزا برادر مرحوم کاک مرتضی که چند سال پیش ایشان هم بواسطه بیماری به رحمت خدا پیوست و همچنین موسی که برادر پدری ایشان است. موسی فرزند داده آمنه می باشد. و خواهران کاک میرزا فریده همسر توفیق وحمیده همسر کبیر عبدی فرزند درویش عبدالرحیم می باشند.

کاک میرزا نزدیک به دوسال با بیماری سرطان که اینک در این دیار یک بیماری همگیر شده دچار گردید که متاسفانه زور و فدرت این بیماری بر توانایی این سفر کرده غالب شد و مارا از دیدن این بزرگوار محروم نمود.این وبلاگ ضمن تسلیم به مشیت الهی برای این سفر کرده از خدای بزرگ غفران شامل و کامل و برای بازماندگان صبر و شکیبایی را خواستار است.

ثبت نام پیش دبستانی گلستان نوریاب شروع شد

باسمه تعالی

به اطلاع مردم عزیز و فرهنگ دوست روستای نوریاب می رساند که ازروزشنبه ازساعت

(9تا 11) هر روز ثبت نام

نونهالان پیش دبستانی انجام می شود.لذا به اطلاع می رساند. با توجه به اینکه این نونهالان

باید تست غربالگری آموزشی جهت ورود به پیش دبستانی انجام بدهند هرچه زودتر با دردست

داشتن مدارک ذیل  به مرکز آموزشگاه شهدای نوریاب مراجعه نمایید.

مدارک مورد نیاز:

1-     اصل و فتوکپی شناسنامه  فرزند

2-      اصل وفتوکپی شناسنامه و کارت ملی پدر ومادر.

3-      پوشه

4-      عکس 3*4 دوعدد

5-      پول بیمه 7500 تومان

6-      لطفا شماره همراه مادروپدرفرزند راهم همراه داشته باشید.

7-      شماره همراه(09188883870) جهت پاشخگویی سوالات شما تعیین گردیده است.

                                                   باتشکر مدیریت پیش دبستانی گلستان.

باکودکان استثنائی بیشتر آشنا شویم.

باکودکان استثنائی بیشترآشنا شویم

امروزه توجه به آموزش و پرورش از شاخص‌هاي عمده وتوسعه جوامع انساني محسوب

مي‌شود .يعني كشور‌ها نه براساس رشد وتوسعه اقتصادي بلكه براساس ميزان توجه به آموزش

وپرورش وآموزش وپرورش استثنايي مورد ارزيابي قرارمي‌گيرند.

 

.ریشه های تاریخی آموزش و پرورش استثنایی را به گونه ای که امروزمطرح است، می توان

دراوایل سال های ۱۸۰۰ میلادی درمیان تلاش های تنی چند از پزشکان محقق یافت..

براساس بررسی ها وآمارهای مجامع علمی وفرهنگی بین المللی نظیریونسکووبرخی کشورهای

غربی، درحدود ۱۰ تا ۱۵ درصد ازکودکان مدرسه رو(۸ تا۷ سال

یا5تا۶سال)هرکشوربنابرتعریفی که ارائه می شود به توجه خاص آموزشی نیازدارند

ازديگاه متخصصان تعليم وتربيت به كودكي استثنايي گفته مي‌شود كه ازنظرهوشي ،جسمي و

رواني به ميزان قابل توجهي نسبت به ديگرهمسالان خودمتفاوت باشد؛به گونه‌اي كه اين تفاوتها

مانع ازبهره گيري كودك ازآموزش و پرورش عادي گردد .

 از نظر آموزشي‌ به‌ فردي‌ " دانش‌آموزاستثنايي‌ " اطلاق‌ مي‌شود كه‌ ازنظرشناختي‌، هوشي‌،

جسمي‌ (حسي‌، حركتي‌)، عاطفي‌ و يا اجتماعي‌، تفاوت‌ قابل‌ ملاحظه‌اي‌ با افرادهمسن‌ خود داشته‌

واين‌ تفاوت‌ به‌ حدي‌ باشد كه‌ برخورداري‌ آنان‌ از آموزش‌ و پرورش‌، مستلزم‌ تغييراتي‌ (متناسب‌

با ويژگيهاي‌ اين‌ دانش‌آموزان‌) در برنامه‌ها، محتوي‌، روشها، مواد و فضاي‌ آموزشي‌ عادي‌

وارائه‌ خدمات‌ آموزشي‌ و توانبخشي‌ ويژه‌ به‌ آنان‌ باشد.

به طورکلی ازنظر آموزشی به این گروه ها استثنایی گفته می شود:1

1- كودكان‌ و دانش‌آموزان‌ نابينا و نيمه‌ بينا

2- كودكان‌ و دانش‌آموزان‌ ناشنوا و نيمه‌ شنوا

 3- دانش‌آموزان‌ كم‌توان‌ ذهني‌

 4- دانش‌آموزان‌ داراي‌ اختلالات‌ رفتاري‌

 5- دانش‌آموزان‌ چند معلوليتي‌

 6- كودكان‌ و دانش‌آموزان‌ داراي‌ معلوليت‌ جسمي‌ و حركتي‌

 7- كودكان‌ و دانش‌آموزان‌ داراي‌ ناتواناييهاي‌ يادگيري‌

.درواقع برخلاف آنچه عمدتا در اذهان تداعی می شود، آموزش و پرورش استثنایی لزوما به

معنای جداسازی و انتقال کودک از مدرسه عادی به مدرسه استثنایی نیست، بلکه آموزش

استثنایی برنامه ای تنظیم شده براساس ارزیابی های مستمروجامع برای کودک ازتولد تا پایان

زندگی وهمراه با خانواده، مدرسه واجتماع است.بنابراین ایجاد کلاس ها ومدارس خاص برای

کودکان استثنایی هدف نیست، بلکه برخاسته ازیک ضرورت آموزشی است؛ زیراباحضوردوسه

نفرکودک استثنایی دریک کلاس معمولی 2۰ یا 3۰ نفری، معلم قادر نخواهد بود آن گونه که

شایسته است به تفاوت های فردی توجه داشته باشد، بخصوص زمانی که تفاوت موجود میان این

دوسه نفرکودک استثنایی با دیگر کودکان قابل ملاحظه باشد، اگر معلم بخواهد توجه بیشتری به

این کودکان، که نیاز بیشتری دارند، مبذول دارد ناگزیر است ازوقت آموزش و هدایت دانش

آموزان دیگر بکاهد و بالعکس.

حقیقت آن است که رشد فرهنگی و اعتلای ارزش­های هرملتی بستگی به میزان توجه آنها به

حقوق حقه همه افراد جامعه به طورعام و افراداستثنایی به طورخاص دارد. لذا باید شیوه­ای

اتخاذ شود که این کودکان استثنایی به تناسب ویژگی های خود از برنامه های آموزشی

برخوردارشوند.درهرحال اگربراین باورباشیم که ستون های تمدن هرجامعه برنظام آموزش

وساختار آموزش و پرورش آن استواراست، بدون تردید سلامت، جامعیت وکارآمدی نظام

آموزش و پرورش آن جامعه نیزدرگروی وسعت، گستردگی، تنوع و کیفیت برنامه های جامع

آموزش استثنایی ودرصد کودکان و دانش آموزانی است که به عنوان استثنایی یا دارای نیاز

ویژه مورد تشخیص و شناسایی واقع شده و خدمات آموزشی موثری درمدارس عادی یا کلاس

های خاص به ایشان ارائه می شود

هدف آموزش و پرورش استثنايي

هدف ازآموزش و پرورش به معناي اعم آن رسيدن انسان به نجات و رستگاري است البته يقيناً

اين امردرجامعه صادق است زيرا مكتب ما اسلام است كه به انسان فقط ازبعد مادي نمي نگرد

بلكه بيشتر برجنبه معنوي انسان توجه دارد بگونه‌اي كه بالاترين مقام را براي انسان قائل است

واورا به مقام خليفه اللهي ارتقاء مي‌دهد .اما درمكاتب مادي مسلماً اهداف متفاوت خواهد بود .با

توجه به اينكه كودك استثنايي انساني است كه فقط احتياج به توجه ويژه‌ براي برطرف ساختن

نيازهاي آموزشي دارد لذا اهداف آموزش و پرورش آنها با كودكان عادي فرق ندارد وتنها تاكيد

بيشتري برراههاي دستيابي به اهداف وجود دارد.

مشکلات وانتظارات خانواده های دارای کودک معلول:

خانواده هاي داراي کودک وفرد معلول درمعرض انواع ناراحتي ها و مشكلات قراردارند كه

درنگهداري و رسيدگي به وضع فرزندشان موثرمي باشد وموجب مي شود كه خانواده روند

زندگي طبيعي خود را از دست بدهد وادامه اين وضع ممكن است به فروپاشي نظام خانواده ويا

طرد فرزند معلول منجر شود كه لازم است درموقع مناسب وبا تمهيدات لازم ازبروز چنين واقعه

اي جلوگيري به عمل آيد و اين مهم عملي نيست مگر در شرايطي كه شناخت كامل ازخانواده ها

و معلولان آنها موجود باشد و برنامه ها با توجه به اين اطلاعات و شناخت ها انتخاب گردد. وجود

فرزند معلول ممكن است موجب فشاربربودجه خانواده كه صرف تدارك مراقبت پزشكي،حمل و

نقل يا روش هاي درماني مي شود گردد.متاسفانه وجوديك فرزند معلول سبب مي شودكه

خانوادههاي ديگرارتباطات خودراباآن خانواده كمتركنند.درپژوهشي تحت عنوان بررسي اثرات

ارائه كمك هاي مالي وحمايتي درنگهداري معلول ذهني درخانواده دراستان مازندران انجام شده

علت تقاضاي پذيرش فرزند معلول ذهني درسازمان بهزيستي(موسسه شبانه­

روزي)راازنظروالدين نشان مي­دهدكه مشكل مالي بین4/35درصددررأس مشكلات خانواده

قراردارد .مراقبت دائم ازکودک مستلزم شکیبایی زیادوفدانمودن هدفهای شخصی از جانب والدین

است. والدینی که­دررابطه باآرزوهای خوداحساس ناامیدی می کنندودر رسیدن به هدف خودناکام

گشته­ اند باداشتن یک فرزندمعلول بطور مضاعف ضربه خواهند خوردوامرمراقبت ونگهداری

ازکودک برای آنان دشوارتر خواهد شد.یک کودک بامعلولیت های فیزیکی و بااسترس های

همراه­ آن می تواند تأثیر عمیقی برعملکردهای خانواده بگذارد. یکی ازمهمترین عملکردهای

خانواده پرورش فرزندان است معلولیت می تواندبریکایک اعضای خانواده تأثیر گذاشته

وکارکردپرورشی خانواده راتحت تأثیرقرارمی­دهد.گاهی والدین بامعلولیت فرزندخودکنارمی­آیند

اما آنان قادر به وفق دادن خودبابرچسب هائی که بارعاطفی قوی دارند نمی باشند،برای مثال

برای والدین بسیار آسانتراست که­ اصطلاح ضایعه مغزی را به جای عقب ماندگی ذهنی

بکارببرند.

همه ی این ها وحواشی مرتبط با آن که یک خانواده دارای فرزند معلول باید تحمل نماید،می

طلبد تامردم و مسئولین توان لازم درجهت زدودن حداقلی از مشکلات این افراد و خانواده های

آنان برداشته ودرکمک به شناخت بیشتر این دسته از دانش آموزان به افراد جامعه همت نموده و

تسهیلات لازم به خانواده های آنان اختصاص دهند. تا حداقل مقداری از مشکلات عاطفی و مالی

آنان تسکین یابد.