خطبه های نماز جمعه (8)

خطبه های این جمعه مورخ(1392/10/20 )روستادرادامه سلسله مباحث


مربوط به نکاح احکام و شرایط آن اختصاص داشت که به امامت ماموستا


ملاخالد برگزار گردید.


ماموستابااشاره ایی گذرابرفواید و تاکیدات دین اسلام وادیان وآیین های


دیگربه نکاح ورعایت آداب آن گفتند:که با جاری کردن خطبه عقد طبق آنچه


که درخطبه های قبلی به تفصیلی به آن اشاره شد،مواردزیربایدبین زن و


مرد مورد توجه قرار گرفته و نسبت به آن پایبند باشند.


الف: استمتاع گرفتن مرد و زن از یکدیگر.ایشان با اشاره به آیه(


نسَاؤُكُمْ حَرْ‌ثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْ‌ثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّـهَ


وَاعْلَمُوا أَنَّكُم مُّلَاقُوهُ وَبَشِّرِ‌ الْمُؤْمِنِينَ ﴿البقرة: ٢٢٣﴾ توضیحاتی مبسوطی را


دراین زمینه ارائه دادند.


ب: تبعیت زن از مرد. بعد از جاری کردن صیغه عقد زن واجب است که از


شوهر خود تبعیت نماید. واگر چنانچه زنی سرپیچی کند مجرم به حساب


می آید.


ج: مهریه. بعد از جاری کردن صیغه عقد بر مرد واجب است که مهریه را به


زن هدیه نماید. ایشان با اشاره به مهریه های آنچنانی امروزی که متاسفانه


باعث ناهنجاریهای در جامعه گردیده. هرچند که این کار را عده ایی جهت به


اصطلاح خودشان تحکم بنیان خانواده مقرر می کنند ولی خود همین مهریه


های سنگین باعث آشفتگی در میان اکثریت قریب به اتفاق خانواده هایی


که این مهریه هارااعمال می کنند شده است.


د: نفقه. همانند سایر موارد با جاری کردن عقد برمرد واجب است که نفقه


زن را تهیه نمایدکه شامل خوراک، پوشاک ومسکن مناسب است.


ه: عدالت در بین زواج.اگر چنانچه مردی بیش از یک زن داشته باشدباعقد


کردن زن بعدی بایدبین آنها با عدالت و مساوات رفتارکرده ومراودت نماید.


البته عدالت در همه موارد.

و: صادر شدن نَسَب.اگر چنانچه زنی بعد ازعقداز مردحامله شدآن فرزند


متعلق به آن دونفر است. که حداقل این زمان 6ماه و حداکثر 4 سال بعد از


عقد است.


ز: ارث.با جاری شدن عقد آن دونفر ازهمدیگر ارث می برند.اگر چنانچه با


هم اختلاط نداشته باشند.که این مقداربامرگ زن نصف دارائی زن برای مرد


است مشروط به اینکه فرزندی نداشته باشند اگر فرزندی داشته باشند یک


چهارم دارائی زن برای مردمی باشد.البته بعد از اجرای وصیت و پرداخت


دیون زن.اگر هم مردبمیردیک چهارم دارائی مرد به زن می رسد ولی اگر


فرزندی داشته باشند این میزان به یک هشتم می رسد.طلاق رجعی هم


حق برداشتن ارث ازماترک شوهر را دارد ولی اگر طلاق  مبلغی برای آن


مشخص شده باشد ارثی به این زن تعلق نمی گیرد.


ژ:خواندن خطبه بعد از عقدکه بیشتر جنبه دعایی دارد.



و: دعا کردن برای خوشبخت شدن زن ومرد توسط اطرافیان وخود زن و مرد.


ه: اعلان کردن عقد این دونفر به همه.


که با برگزاری مراسم و دعوت از اشنایان و رعایت آداب و ارکان اسلامی در


حین مراسم.این اعلان نمایان می شود. البته با دف نوازی و خواندن آهنگ


هایی که کلمات لهو ولعب در آن استفاده نشده باشد به زیبایی مراسم


افزوده می گردد.که علما براین عقیده اند حداقل یک بره برای این مراسم


ذبح گردد.نکتۀ قابل توجه اینکه سنت است بعدازعقدوازدواج این مراسم


برگزار گردد.

خطبه های نماز جمعه (7)

خطبه های جمعه مورخ 1392/10/06توسط طلبه جوان عدنان سید زاده که


تربیت یافتۀ حجره مسجد نوریاب و از شاگران ماموستا ملا خالد است ایراد


گردید.ماموستا عدنان به عنوان یکی از شاگردان ماموستا خالد و از طالبان


علم و دانش روستا بارها در نبود ماموستا خالد نسبت به اداء نماز جمعه


اقدام نموده اند، در این جمعه هم ایشان فریضه جمعه را در غیاب استاد


خویش برای مردم مسلمان ودین محور روستاادانمودند،ایشان درخطبه


ها به بیان شرحی از آیات سوره زمرپرداختندوگفتند:قرآن می فرماید[( وَسِيقَ


الَّذِينَ كَفَرُ‌وا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرً‌ا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا


أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُ‌سُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَ‌بِّكُمْ وَيُنذِرُ‌ونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا


بَلَىٰ وَلَـٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٧١ ئه‌وسا ئه‌وانه‌ی که بێ


باوه‌ڕ بوون، ڕاپێچ ده‌کرێن به‌ره‌و دۆزه‌خ ده‌سته ده‌سته و تاقم تاقم


ده‌گوێزرێنه‌وه‌، تا کاتێک ده‌گه‌نه به‌ر قاپیه‌کانی،(هه‌موو مۆڵده‌خۆن


له‌به‌رده‌میدا،دوای ماوه‌یه‌ک)بۆیان ده‌کرێته‌وه‌، فریشته‌ی به‌رپرس و


سه‌رپه‌رشتیارسه‌رزه‌نشتیان ده‌کات و پێیان ده‌ڵێت: باشه‌، مه‌گه‌ر پێغه‌مبه‌ران


له خۆتان ڕه‌وانه نه‌کرابوو بۆتان که ئایه‌ته‌کانی په‌روه‌ردگاری خۆتان به‌سه‌ردا


بخوێنێته‌وه‌، وه یاداوه‌ریتان بکات و داتان بچڵه‌کێنێت له گه‌یشتنی ئه‌م ڕۆژه‌؟!


به‌ده‌م ئاخوداخ و ناڵه‌وه ده‌ڵێن:به‌ڵێ، به‌ڵام تازه‌، به‌ڵێ، سوودی نیه و بڕیاری


سزاو ئازار دراوه به‌سه‌ر کافر و بێ بڕواکاندا.( و کافران به سوی دوزخ گروه


گروه رانده می‌شوند و هنگامی که بدانجا رسیدند درهای آن به رویشان


گشوده می‌گردد و نگهبانان دوزخ بدیشان می‌گویند: آیا پیغمبرانی از جنس


خودتان به میانتان نیامده‌اندتا آیه‌های پروردگارتان را برای شما بخوانند و شما


را از رویاروئی چنین روزی بترسانند؟می‌گویند: آری! (پیغمبران برانگیخته


شدند و اوامر و نواهی خدا رابه ما رساندند و از عذاب آخرت بیم مان دادند)


ولیکن فرمان عذاب بر کافران ثابت و قطعی است (و ما راه کفر در پیش


گرفتیم و باید هم تاوان آن را بپردازیم و چنین سرنوشت شومی داشته


باشیم). (۷۱)]بله عاقبت و سرانجام کافران باآن همه سرکشی و اغواگری


سرافکندگی و شرمساری است که خدای متعال دردنیاآنان را بوسیله


پیامبران از چنین سرنوشتی هشدار و نهیب داده بود.سرانجام کافران و


منکران با سرمساری و سرافکندگی در جواب دربانان جهنم که مگر پیامبرانی


ازمیان خودتان برای ارشاد و راهنمایی شما نیامدند،پس چرا سرکشی کردید


و طغیان نمودید، میگویندبله آمدند.ودرادامه می گوینداین کبر وغرور ما بودکه


مارابه چنین سرنوشتی دچارنمود ایشان در بخش دیگری ازآیات پایانی سوره


زمر به حال و وضع بهشتیان پرداختند [( وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَ‌بَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ


زُمَرً‌ا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ


فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ﴿٧٣ له‌ولاشه‌وه ئه‌وانه‌ی که پارێزکار و به‌نده‌ی ملکه‌چی


په‌روه‌ردگاریان بوون،ئه‌وانه‌ی حسابیان بۆ ئه‌و ڕۆژه ده‌کرد ده‌سته ده‌سته و پۆل


پۆل به‌وپه‌ڕی ڕێزه‌وه به‌ڕێ ده‌کرێن به‌ره‌و به‌هه‌شت، هه‌تا کاتێ که ده‌گه‌نه


ئه‌وێ ده‌روازه‌کانی له ڕوویانداکراوه‌یه و له سه‌رپشته‌،فریشته‌کانی به‌رپرس و


سه‌رپه‌رشتیارانی به‌هه‌شت زۆر به‌گه‌رمی و ڕووخۆشیه‌وه پێشوازییان لێ


ده‌که‌ن و ده‌ڵێن: درود و سڵاوتان لێبێت، ئێوه پاک و خاوێنن، که‌واته فه‌رموون


بچنه ناو به‌هه‌شته‌وه‌، هاوڕێ له‌گه‌ڵ ژیانی هه‌میشه‌یی و نه‌بڕاوه‌دا.و


کسانی که از (عذاب و خشم) پروردگارشان می‌پرهیزند، گروه گروه به سوی


بهشت رهنمود می‌شوند تا بدان گاه که به بهشت می‌رسند، بهشتی که


درهای آن (برای احترامشان به رویشان) باز است. بدین هنگام نگاهبانان


بهشت بدیشان می‌گویند: درودتان باد! خوب بوده‌اید و به نیکی زیسته‌اید،


پس خوش باشید و داخل بهشت شوید و جاودانه در آن بمانید. (۷۳)]


ایشان در این باره گفتند وقتی اهل بهشت به در بهشت می رسند


فرشتگان همیشه حاضر در آنجا به استقبال بهشتیان می آیند و می گویند


سلام خدا برشما باد بفرمایید وارد بهشتی شوید که خدای متعال مژدۀ آن را


در دنیا به شما داده بود. این پاداش ترس از خدا و تقوایی است که در خفا و


علنی از او داشتید.پس به بهشت وارد شوید و هرگونه که می خواهید و تا


هر زمان که می خواهید در آن بمانید.آنگاه اهل بهشت در جواب آنان می


گویند[(وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَ‌ثَنَا الْأَرْ‌ضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ


نَشَاءُ ۖ فَنِعْمَ أَجْرُ‌ الْعَامِلِينَ ﴿٧٤ ئه‌وسا ئیتر ئه‌و به‌خته‌وه‌رانه ده‌ڵێن: سوپاس و


ستایش بۆ ئه‌و خوایه‌ی، که به‌ڵێنی خۆی بۆمان برده سه‌ر و کردینی


به‌خاوه‌نی سه‌رزه‌مینی به‌هه‌شت و له هه‌رشوێنێک و له هه‌ر جێیه‌کیدا


بمانه‌وێت سه‌ربه‌ستانه ژیان ده‌به‌ینه سه‌ر، ئای چه‌نده پاداشتی تێکۆشه‌ران


و خه‌باتکاران چاک و پاک و به‌نرخه‌. (74) و می‌گویند: سپاس و ستایش


خداوندی را سزا است که با ما به وعده‌ی خویش (که توسّط پیغمبران به


آدمیزادگان داده بود)وفا کرد و سرزمین (بهشت)را از آن ما نموده است تادر


هر جائی از بهشت که بخواهیم منزل گزینیم و بسر بریم. پاداش عمل


کنندگان (به دستورات پروردگار) چه خوب و جالب است! (۷۴)]حمد وسپاس


برای خدایی که وعده ایی که داده است به جا آورد.ایشان در پایان خطبه ها


با مقایسه این دو گروه و یادآوری این نکته ظریف به نماز گزاران که کبر 


 باعث تا شیطان از درگاه الهی رانده شود وباز این کبر است که پس


از مرگ باز باعث می شود که سرنوشتی این چنین اسفبار در انتظار فرد کبر


کننده باشد.وهمانطور در آن طرف بهشتیان با تقوای الهی به سرای سراسر


نعمت و رضوان الهی برسند. پس ما هم به خود بیاییم تا انشاالله در زمره


اهل تقوا گردیم. انشاالله



خطبه های نماز جمعه (5)

خطبه های جمعه1392/9/22

 شرایط نکاح

این جمعه که مصادف بود با اولین بارش برف پاییزی سراسر مسجد را فضای

آکنده از معنویت فراگرفته بود.همه خوشحال از بارش نزول الهی به خانۀ خدا

آمده بودند تا هم فریضه جمعه را به جا بیاورندو هم سجده شکر به آستان

حضرت دوست بگذارندبواسطه نزول این نعمت الهی.

ماموستا ملاخالد امام جمعه محترم روستا در سخنان این هفته در مورد

شرایط نکاح مطالبی را به عرض مستمعین مسجد رساندند.

ایشان در ابتدا با بیان این نکته که در همه ادیان و فرهنگ ها نکاح یکی از

آداب مورد پسند وقابل احترام است گفتند که همانطور درجلسات گذشته

بیان شداسلام و ایدئولوژی اسلامی به نحو اعلی به این مهم پرداخته

که در این خطبه به شرایط نکاح اشاره می گردد.

الف=جاری کردن صیغه عقد:

عقدی بین دونفر است،همانطور که درمعاملات روزمره بین دونفر خرید و

فروشی انجام می گیرد،امّا این عقد با عقد خرید و فروش تفاوتهایی

اساسی دارد.ازجمله اینکه:


ا/ واجب که براین عقدشاهد حاضر باشد


2/زن نمی تواند این عقد را جاری کند.


3/حتما دوکلمه (انکحتُ- زَوجتُ)َ در آن بیان گردد


4/صریح ولفظ باشد با کنایه مقبول نیست


5/علاوه برنوشتن با لفظ آن نیز جاری شود ویا از زبان اشاره برای ناشنوایان

استفاده گردد.


6/الفاظ بایدمتصل باشندفاصله زمانی بین الفاظ باعث ابطال آن میشود


7/ دوطرف عقدباید اهلیت داشته باشند(حتی اگر درحین جاری

کردن این عقد این اهلیت ساقط شود عقد باطل است)

8/منوط به زمان مشخصی نباشد، دائمی ومطلق است وپشیمانی در آن

وجود ندارد.ایشان در این موردبه این مسئله صیغه اشاره نمودند و گفتند

که چون صیغه منوط به زمان مشخصی است پس عقد نیست و باطل است،

ایشان بااشاره به احادیث منقول گفتندکه صیغه درزمان حیات پیامبر حرام

گردید ودرزمان خلیفه دوم عمربن خطاب با تاکید بیشتر بر لزوم رعایت آن

مسئله تحریم صیغه در بین مردم جا گرفت. پس عده ایی که می گویند

صیغه درزمان حضرت عمر حرام گردیده صحت ندارد ومردود است.

9/ زن به زن کردن(شِغار): یعنی زنی رابه عقد دیگری درآوری که مهریه آن

زنی دیگراست که به عقد فردی دیگر درآمده،مثلا اگر کسی بگوید من این زن

را به عقدتودرمی آورم ومهریۀ آن این باشد که فلان زن رابه عقدمن دربیاور. 


ب= وجود زن

زنی وجود داشته باشد تا به عقدفرددرآید.

شرایط زنی که به عقد در می آید:


1/عاقل و بالغ باشد



2/درعقد کسی نباشد.


3/در حالت عده نباشد.


4/زنی مشخص و معین باشد.


5/درحالت احرام نباشد.


6/محرمیت نداشته باشد.


ج= وجود مرد


شرایط این مرد

1/عاقل و بالغ باشد


2/مشخص و معین باشد


3/ دراحرام نباشد

 

4/ محرمیت نداشته باشد.


د=ولی وجود داشته باشد.

چون زن نمی تواند خود را به عقد کسی دربیاورد پس برای جاری کردن عقد باید ولی داشته باشد.

شرایط ولی:

1/کسی باشد که حقت سرپرستی بر وی راداشته باشد.(پدر،

پدربزرگ،برادر، برادر پدری، برادرزادۀ پدری ومادری،برادرزادۀ پدری.عموی

پدرومادری،عموی پدری،عموزادۀ پدر ومادری،عموزادۀپدری.که با ترتیب آن ها

رعایت گردد)

2/مسلمان باشد


3/عدالت داشته باشد


4/فاسق نباشد


5/ عاقل و بالغ باشد


6/ سالم باشد


7/ در احرام نباشد


8/ ممنوع در معامله نباشد.

که اگر هیچ کدام از این شروط وجود نداشته باشد در این هنگام قاضی آن را

به عنوان ولی او را به عقد فردی دربیاورد..



خطبه های نماز جمعه (4)

حــــجـــــاب


خطبه های جمعه مورخ 1392/9/15 به مسئله حجاب اختصاص داشت. امام

جمعه محترم ماموستا ملاخالد طبق معمول جمعه ها بعدازحمد وستایش

خدا و توصیه به تقوی به ایراد سخن در مورد حجاب پرداختند. ایشان در ابتدا

با اشاره به آیه 31سوره نساء و حدیثی از پیامبر به اهمیت و مورد توجه قرار

دادن حجاب منقول دراین آیات واحادیث پرداختند.ایشان بایادآوری مواردی از

سخنان جمعه قبل به چهار عامل که نگاه کردن به نامحرم راجایز می شمارد

اشاره کردن وگفتن زن یامردبه چهاردلیل زیرمی تواندبه زن یا مردنامحرم

نگاه کند: 1-در مسئله درمان و پزشکی که دراین مورد به روایتی اشاره

کردن که ام المؤمنین ام سلمه می خواستندجهت حجامت به پزشکی مرد

مراجعه کنند،وقتی ازپیامبرپرسیدن ایشان فرمودندبروید وچون جهت درمان

است و پزشکی غیر از ایشان نیست گناهی در این مورد برشما نیست.


2- در معامله جهت شناخت طرف معامله


3- در مسئله ی مهم شهادت


4- در قسمت تعلیم و آموزش


ایشان در ادامه مسئله ی حجاب به این روایت اشاره نمودند که روزی عبدالله

بن مکتوم که صحابی نابینایی بود به خانه پیامبر مراجعه می کنند، وقتی

ایشان وارد می شوند، زنان حاضر در آنجا در مسئله حجاب وتاهی می کنند

وقتی پیامبر آن را به آن ها یاد آور می شود، آن ها می گویند ایشان که

نابیناهستند،پیامبر فرمودندشما که نابینا نیستید.


ماموستا ملاخالد در ادامه به مسئله حجاب در ارتباط با بچه ها اشاره کردند

و گفتند:حجاب در مورد بچه ها،فردباید عورت خود را از بچه پوشاند،ایشان

به مسئله حجاب درموردمحارم گفتند:نگاه کردن ودیدن همدیگرراشریعت

جایز شمرده اند مشروط به اینکه این نگاه از روی شهوت نباشد.ایشان با

تذکر بعضی ازاخلاق مضموم دراین موردگفتند:نگاه کردن ازروی شهوت به

محارم نطفه ایی است که شیطان در دل آدم مؤمن برای به انحراف کشیدن

ایشان می اندازد.درادامه گفتندشیطان از هرراه ومکری برای به انحراف

کشیدن رفتار واخلاق انسان استفاد میکند.شیطان حتی درحین وضو و

نماز تلاش می کندتا توجه نماز گزار از توجه به نمازش منحرف شود.ایشان

تنها راه مبارزه با این مکر و حیله را ایمان به خدا و تقوای الله دانسته و گفتند

که اگر چنانچه دختر وپسری ایمان به خدا و تقوی الله داشته باشند تحت

هیچ شرایطی تا قبل از عقد با هم خلوت نمی کنند.

خطبه های نماز جمعه (3)

در ادامه سلسله بحث های مربوط به آداب نکاح و شروط آن خطبه های روز

جمعه هشتم آذر ماه سال هزارو سیصد و نودو دو به آداب خواستگاری

اختصاص داشت.


خواستگاری که مترادف (خِطبه)است از مقدمات ازدواج بوده و قبل از ارتباط

زوجیت خداوند آن را جایز دانسته تا بدینوسیله زوجین یدیگر را بشناسند و

ازدواج با آگاهی و بصیرت صورت گیرد.ایشان که در خطبه های گذشته به

صفات و ویژگیهای زنی که از آن خواستگاری می شود پرداخته بودند، با یاد

آوری آن گفتند برزن لازم است که مهربان و نرم خو باشد. و ویژگیهای آن را با

توجه به حدیث پیامبر که از جابر نقل شده است که در آن پیامبر فرمودند:

(ازدواج یا به خاطر دین است یا مال و ثروت او، ویا به خاطرجمال او است،پس

بر تو لازم است که با زن دیندار ازدواج کنید)گفتند ما هم باید با تأسی از آن

اشرف مخلوقات درانتخاب بانوی خانه ویژگی دینی او باعث انتخاب ما گردد.


ایشان در ادامه به آداب خواستگاری اشاره کردند وگفتند: بر مرد لازم است

که قبل از خواستگاری از دختر یا زنی آن زن یا دختر را ببیند.البته منظور از

دیدن، دیدنی که شریعت حدودآن راتعیین کرده است و آن دیدن فقط صورت

و دست های دختر است، و از آن طرف هم دختر یا زن باید پسر یا مرد آینده

خود را ببیند مطابق با شریعت .ایشان در این مورد به این حدیث اشاره کردند

و گفتند: ابوهریره(رض) گوید: مردی خدمت رسول الله آمد و عرض کردکه با

زنی از انصار ازدواج کرده است، رسول الله فرمودند«او را دیده اید؟ عرض کرد:

خیر، فرمودپس برو و به او نگاه کن،چون در چشم های انصار چیزی مشاهده

می شود»


ایشان با انتقاد شدید از بعضی خواستگاری های مرسوم در میان مردم در

این دوران گفتند تا جایی که ممکن است زن  مرد نباید متوجه این دیدن و

نگاه کردن باشند تا ماهیت واقعی آن برا یکدیگر معلوم باشد نه اینکه امروزه

متاسفانه موقع خواستگاری دختر با انواع و اقسام آرایش و با آگاهی قبلی و

یه بساط و سوری می گیرند که اصلا این نوع رفتار درست و جایز نیست،

علاوه بر این متاسفانه بعضی از آن ها برای مدتی با هم به بحث و گفتگو

پرداخته و انواع و اقسام مهمانی می دهند تازه تا این دونفر همدیگر را

بپسندند که این رفتار و اعمال به هیچ وجه در شریعت جایز نیست، نتیجه

این نوع اعمال و رفتارها ازدواج هایی می شود که به یک سال نرسیده به

طلاق منجر می شود. ایشان در این زمینه به آمار طلاق اشاره کردند و گفتند

که آمار طلاق متاسفانه به طرز شگفت انگیزی از میانگین کشوری و استانی

در شهرستان پاوه بالا رفته که زنگ خطری برای همه ی خانواده ها تا بیشتر

به شریعت توجه کنند. وبه آداب شریعت در خواستگاری بیشتر توجه کنند.


ایشان یکی از دلایل نادرست بودن نشت و برخاست قبل از عقد بین زن و

مرد را این گوه برشمرد  گفت شاید این پسر یا دختر همدیگر رانپسندیدند، آیا

دختر ویا پسر دیگری بدون دغدغه حاضر می شود که با این ها سرسفره

عقدبنیشند.و یا شاید این دختر یا پسر به دور از عرف اجتماعی و اخلاقی اگر

آشنایی آن ها منجر به عقد نشود بعضی از خصوصیات رفتاری و اخلاقی

خاص همدیگر را افشاء کنند.

پس برای جلوگیری از سعود آمار طلاق و آرامش در زندگی و پایه گذاری

خانواده ایی مستحکم بیاییم بیشتر از آنچه که اکنون هستیم به آداب

اسلامی توجه کنیم و حدود و شروط آن را در زندگی مورد توجه قرار دهیم.

خطبه های نماز جمعه (2)


با سلام و عرض ادب خدمت خوانندگان عزیز در راستای اجابت تعهدی که در

یکی از پُست های گذشت داده شده و درراستای بیان اهداف وبلاگ و

مهمتر از همه آگاه سازی خوانندگان از خطبه های نماز جمعه روستا به

جهت اهمیت مطالب مطرح شده در آن.این وبلاگ سعی نموده است

تاجایی که از توانایی این قلم برمی آید انعکاس دهنده آن مطالب باشد.

واگر چنانچه امکانات لازم فراهم گردیدسعی می شود فایل صوتی خطبه ها

در وبلاگ گذاشته شود. به امید آن روز.

امام جمعه محترم روستای نوریاب در ادامه بحث های مربوط به حلال و حرام

خداو شناخت و آگاهی یافتن نسبت به آن ها سلسله مراتبی را آغاز نموده

اند که به نکات مورد توجه در مسایل خانوادگی و حدود و مرز آن ها مربوط

می شود،ایشان در این سلسله بحث هاتا حال به چند موضوع در این ارتباط

اشاره نموده اند

الف: رضاع یا شیر

ب: نکاح

که سعی می شود رئوس مطالب این خطبه ها بیان گردد.

رضاع:یعنی شیر دادن زن به کودک (دختر یا پسر) حال این فرزند از خود باشد

یا فرزند زنی دیگر باشد که در ادامه به تفکیک این موارد پرداخته خواهد شد.

اگر زنی به فرزندی غیر از فرزند خود شیر بدهد احکامی براین زن و کودک

خورنده شیر جاری می شود که آگاهی یافتن بر این احکام یکی از اصول و

وظایف شرعی و تکلیفی این دو نفر و ولی آن ها می باشد. قبل از بیان

آن احکام باید بدانیم که ما چه هنگام می توانیم بگوییم که این زن به آن

کودک شیر داده و شکل و چگونگی این شیر دادن چگونه است؟

علما این مهم را با استناد به احادیث و روایات برای ما روشن نموده اند. با

توجه به این استنادات علما حکم کرده اندکه اگر کودکی در سن کمتر از

دوسالگی به مدت بیش از چهار بار به طوری که کاملا سیر شده باشد و

خودش از خوردن شیر منصرف شده باشداز زنی شیر بخورد به این کودک

می گویند که از شیر آن زن خورده است، و تمامی احکام مربوط به شیر بر

این کودک و زن جاری می شود،یعنی می گوید این کودک فرزند رضاعی آن

زن و آن زن مادر رضاعی این کودک است.

واثبات این مهم یا با اقرار آن زن شیرده و یاشاهدانی که بر این موضوع

گواهی می هند به اثبات می رسد.

البته ازدیدگاه مذاهب مختلف این شهود و نوع اثبات متفاوت ومتنوع می باشد.

احکام :در این مورد دو حکم کلی وجود دارد و آن اینکه کودک اگر دختر باشد

،این دختر رضاعی با فرزندان پسر آن زن، هم سن با دختر و کمتر از سن

دختر شیر خورده محرم می گردد.

ولی اگر این کودک پسر باشد، این پسر بر تمامی دختران آن زن شیر ده

محرم می گردد.این کلیاتی بود که به آن پرداخته شد. که اگر فرصتی مقدور 

گردید جزئیات آن نیز منتشر خواهد شد.

ایشان با اشاره به آیۀ شریف 23 سوره نساء(......وأُمَّهاتُکُم الّاتی أرضعنکُم

وأخَواتُکُم مِن الرَّضَاعَةِ)گفتند که این عده از محرمات شیر خوردن هستند:

الف:زن شیردهنده و مادر زن شیردهنده، زیرا وی برای طفل شیرخوار مادر

محسوب می شود.

ب:دختران برادر پدر ومادری،وپدری ، ومادری برادر.

ج:دختران خواهر پدری ومادری، ومادری خواهر.

د: مادر زن و مادران مادرِ زن


نکاح:ازنظرلغوی به معنی پیوندو عقدو تداخل می باشدو ازنظرشرعی به

معنی عقد است که باید بعد از عقد کشیدن شیرین جماع نیز تحقق پذیرد.


حکم نکاح:طبق آیه سه سوره نساء:{با زنانی که برای شما حلال هستند و

دوست دارید با دو یا سه یا چهارتا ازدواج کنی اگر هم می ترسید که نتوانید

میان زنان دادگری کنید به یک زن اکتفا کنید،یا با کنیزان خود ازدواج کنید.

محرمات نکاح:

ا- اجبار کردن به دختر یتیم برای ازدواج

2-به ازدواج وادار کردن دختر نابالغ


3-نکاح الشغار:به ناحی که ولی دختر خود را به نکاح کسی درآورد به شرط

اینکه طرف مقابل هم دختر خود را به نکاح او درآورد.

4-نکاح متعه

5-نکاح زن معتده:یعنی زنی که در عدۀ طلاق یا وفات است بر کسی حلال

نیست تا در ایام عده از آن زن خواستگاری کند.

6-نکاح محلل:مردی که زن خود را طلاق دهد نمی تواند دوباره آن زن را به

عقد خود درآورد،تا زمانی که آن زن با فرد دیگری ازدواج کرده و ازآن مرد دوم

طلاق بگیرد .البته امام جمعه محترم این نکته را متذکر شدند که آن زن ومرد

دوم باید با میل و رغبت خود از هم جدا شده باشند،تا حلالیت آن به اثبات

برسد.نه اینکه عده ایی برای دور زدن از قانون الهی بعضی شگردهای خود

گول زنی را بکار می برند که هیچ سنخیتی با دین ندارد.

7-نکاح درحال احرام:

8-نکاح بدون حضور ولی.

9-نکاح زن مسلمان با غیر مسلمان(مشرک و کفار) غیر از اهل کتاب.