روستای نوریاب

که ولایت است رسیدند. درادامه شرایط ولی به این مطالب رسیدند که این

ولی هم گاهی عزل از ولایتش می شود مثلا اگر بین دختر و پدر برسر عقد

 اختلاف وجود داشته باشد اگر چنانچه موردی که دختر انتخاب کرده

مناسبتر و بهتر ازمورد ولی و یا پدر آن دختر است ولایت او بر این دختر

ساقط می شود. وقاضی به عنوان ولی دختر را به عقد درمی آورد.

2/غیبت یا عدم حضورولی اگر ولی فاصلۀ مکانیش به اندازه یک شبانه روز

باشددر این هنگام قاضی اورابه عقد در می آورد ولی اگر چنانچه این فاصله

کمتر از یک شبانه روز باشد، باید خود ولی در مراسم حاضر و دختر را به عقد

در آورد

3/وکالت ولی: ولی می تواند وکیل بگیرد تا دخترش را به جای او به عقد

دربیاورندالبته وکالت مطلق بدین گونه که به وکیل بگویدبه تو وکالت میدهم

که دخترم را به عقد در بیاوری نه این که بگوید به تو وکالت می دهم که

دخترم را به عقد فلان شخص مشخص به عقد درآوری که اگر چنین باشد

درست نیست

4/شرایط انتخاب ولی در میان اولیاء:

همۀ افراد واجب شرایط حق وکالت بر دختر رادارند ولی این اولویت ها را باید

لحاظ کرد

1/ولی سلامت شنوایی و بینایی داشته باشد

2/ انتخاب یکی از اولیاء با رضایت همه

3/عالمترین ولی

4/در صورت وجود ولی عالم پرهیزگارترین آن ها

5/اگر شرایط فوق وجود نداشت مسن ترین آن ها

ایشان در ادامه به آخرین شرط نکاح اشاره کردند و آن وجود شاهد بود

ه=وجود شاهد.

وجود دو شاهد برای جاری کردن عقد واجب می باشد.شرایط شهود:

1/ مسلمان باشد.

2/ مرد باشد.یعنی جنس آن مرد باشد چرا که شهادت زن در سه چیز مقبول

نیست{حدود(جاری کردن حد)،نکاح، طلاق}

3/عاقل و بالغ باشد.

4/عدالت داشته باشد.(مرتکب نشدن به گناهان کبیره و اصرار نکردن بر

گناهان صغیره)

ایشان در ادامه به چند نکته دیگر  در مورد نکاح اشاره نموده و گفتند: اگر

مردی و زنی که اهل کتاب باشند(پیرو یکی از ادیان الهی) چنانچه آنان

مسلمان گردند همان عقد دوران قبل ازاسلام آوردن برای نکاح آن ها کافی

است این عقد تا زمانی مقبول است که زن تا قبل از تمام شدن عده

مسلمان شده باشد ولی اگر بعد از عده مسلمان شد باید آن ها را دوباره به

عقد هم دربیاورند.امّادر مورد غیر اهل کتاب، اگر چنانچه مسلمان شوند

باید آن ها را دوباره برای هم عقد کنند.

.